نام داستان: فتواهای عاطفی
نویسنده و خوانش: احسان عبدی پور
شاعر: غیاث المدهون
مترجم اشعار: مریم حیدری
تنظیم: مهدی ستوده
یک برادریم که هیچوقت ندیدمش، غیاث است. مثل کلکتور تمبر یا اسکناس، برادر خواهرهایی دارم که از پدر مادرهایی در چهارگوشهی جهان پا گرفتهایم. رییس جمهورهای جدایی داریم، پرچمهای جدایی، رنگ چشمهای جدایی، کلمات نزدیک به همیم... ما از روی دی اِن ای کلمات، به یک رحم مشترک میرسیم. برادرم است هر چند نطفهی یک مرد آواره ی فلسطینی و یک دختر کمروی سوری باشد، منعقد شده در نوامبر 1978 پشت فنسهای اردوگاه مهاجران در دمشق. لازم نیست مخارج حروفش از ته حلق جنوب ایران در بیاد تا کُکام باشد، از همان سوریهی دوری که بود، همین سوئد تلخی که هست، دستهام به بغل کردنش میرسند. اگر در یک تقدیر دیگری، در یک انقلاب شکست خورده و بیسرانجام دیگری، من از سرزمینم آواره شده بودم و یک جای دنیا بِلاتکلیف بودم، نالههایی که از حنجرهام بیرون میآمد همین شکلی میبود. اینطور که غیاثالمدهون نوشته است. یک جا لای یک مصاحبهای گفته است: جنگ در کشورم صبحانهام شده و صلح در استکهلم شام من است. من اینطور پارادوکسیاَم!
بعد کم کم شعر میشود و ادامه میدهد:
بسیار غمگینم
شهری که در آن ساکنم، اصلا شکل شهری که در من ساکن است نیست.
من، پناهندهی فلسطینی- سوری- سوئدی، شلوار جین مارک لیوایز پام میکنم که ابتکار مهاجریست یهودی، اهل آلمان در سان فرانسیسکو و دوربینم را پر از عکس میکنم چنانکه زن کشاورزِ روس سطل میگذارد زیر گاوش و از شیر پُرَش میکند؛ سرم را به نشانهی تصدیق تکان میدهم مثل کسی که درس را فهمیده است، درس جنگ را. من، فلسطینی پخش و پلا بر چند قتل عامم. لخت و سلیت ایستادهام اینجا و زور میزنم شعرم را بکشم روی تنم بلکه زخمهام را بپوشاند.
اطلاعات اپیزود به ترتیب ورود:
موسیقی Always - Feat Alistair Sung
موسیقی Lena Chamamyan - in love Damascus
موسیقی Baghdad - Ilham Al Madfai
موسیقی Always - Feat Alistair Sung
موسیقی Olafur Arnalds - What Was Meant To Be
موسیقی Arash Ghomeishi - Midnight Thoughts
موسیقی Jurrivh - Last Words
موسیقی Lena Chamamyan - in love Damascus
موسیقی Hammock - Now And Not Yet
موسیقی Floating In Space - Planetary
موسیقی Carter Burwell - A War on Our Hands
اولین نفر کامنت بزار