مهمان برنامه امروز پروفسور ویلیام بیمن خواننده اپرا و رییس سابقِ دپارتمان مردمشناسی دانشگاه مینسوتاست که هفته پیش با او درباره فرهنگ ایران از گذشته تا امروز صحبت کردم.
من اولین بار ویلیام بیمن را سال 2015 دیدم. او سخنران همایشی با عنوان قهر و آشتی در فرهنگ ایران بود. بیمن در آن سخنرانی در یک لحظه در فضای یک اتاق کوچک در محله ای قدیمی ایرانی زیرِ طاقها بود و درباره قهر دو هم محله ای و جزییات فرایند آشتی کنان آنان حرف می زد. آمدن بزرگترها، مشورتهای جداگانه با دو طرف و پیغام و پسغام بردن تا اینکه نهایتا آشتی رخ می داد. بعد هم در لحظه ای دیگر آن را به سازمان ملل متحد و بحرانهای روابط بین الملل می برد جایی که کشورها با هم دعواو قهر و آشتی می کردند. در آن سخنرانی بود که من متوجه شدم برای کلمات قهر و آشتی در فرهنگ آمریکایی معادلی وجود ندارد. بیمن معتقد بود از آنجایی که افق دید فکری فرد به وسعت دامنه ی کلماتش است، برای یک آمریکایی که در زبان خود معادلی برای قهر و آشتی ندارد، امکان چندانی هم برای فهمیدنِ پیچدگی های آن در فرهنگ ایرانی نیست. و در نتیجه او نمی تواند راهی هم برای آشتی کردن با یک ایرانی پیدا کند. در آخرِ سخنرانی هم نتیجه گرفت که به خاطر حضور آمریکا در کودتای علیه دکتر مصدق و بعد هم مقابله دایمی با ایران، ایران از آمریکا قهر کرده است و این همان گرهی است که آمریکایی ها به دلیل عدم درکِ فرهنگ ایرانیان نمی توانند آن را باز کنند و آشتی نیازمند میانجی گریِ نفِر سومی است که مورد اطمینان و احترام ایرانیان باشد. بعد ها معلوم شد که کشورِ عمان همان میانجی گری بوده است که توانسته ایران و آمریکا را سر یک میز بنشاند.
چند سال گذشت و دنیا عوض شد. صندلی کاخ سفید به غیر منتظره ترین موجود قابل تصور رسید که اولین کاری که در همان هفته اول کرد ممنوعیت ورود ایرانی ها به آمریکا بود. بعد هم توافقی که پس از سالها مذاکرات به دست آمده بود را یک شبه پاره کرد، تحریم های خصمانه ای را بر زندگی تک تک ایرانیان تحمیل نمود، به تقابل نظامی و ترور رو آورد و دست آخر هم تهدید نمود که آثار تاریخی و فرهنگی ایران را بمباران خواهد کرد. در یکی از همین روزها بود که در کمپس دانشگاه برای کار به آزمایشگاه می رفتم که دکتر بیمن را دیدم. او به من گفت که دارد برای یک سخنرانی درباره فرهنگ ایران به کلیسایی در همان نزدیکی می رود. حدس زدم احتمالا بین 20 تا 30 پیرمرد و پیرزن به جلسه اش بیایند. از او پرسیدم که آیا واقعا فکر می کند این سخنرانی های کوچک او تاثیری هم دارند؟ آن هم در مقابلِ نفرت جمهوری خواهان آمریکا از ایران و سرمایه ی عربستانِ سعودی و نفوذ اسرائیل در دستگاه سیاست خارجی آمریکا؟ خندید و گفت ما مثل موعظه گر های دوره گردی هستیم که کاری جز امیدواری و موعظه ازشان بر نمی آید و همین کار را هم باید ادامه بدهیم...
ویلیام بیمن بارها به ایران سفر کرده و در دوران فعالیت های خود چند کتاب درباره ایران نوشته است که از آن جمله می توان به فهمِ ایران: از دوران باستان تا جمهوری اسلامی، هنرنمایشی تعزیه و زبان، منزلت و قدرت اشاره کرد که این آخری با ترجمه رضا مقدم کیا توسط نشر نی به چاپ رسیده است. قطعات اپرایی هم که در طول برنامه می شنوید با صدای ویلیام بیمن هست.
اولین نفر کامنت بزار