user
  • 1 year ago

  • 0

  • 01:32:16

شاهنامه خوانی در خانه ادب پارسی ۱۷۶-پادشاهی خسرو پرویز۸

شاه پاد - shahnameh خانه ادب پارسی -کارگاه شاهنامه خوانی شاه پاد
0
توضیحات

مرا سال بگذشت برشست و پنج

نه نیکو بود گر بیازم به گنج

مگر بهره بر گیرم از پند خویش

بر اندیشم از مرگ فرزند خویش

مرا بود نوبت برفت آن جوان

ز دردش منم چون تن بی‌روان

شتابم همی تا مگر یابمش

چویابم به بیغاره بشتابمش

که نوبت مرا بود بی‌کام من

چرا رفتی و بردی آرام من

ز بدها تو بودی مرا دستگیر

چرا چاره جستی ز همراه پیر

مگر همرهان جوان یافتی

که از پیش من تیز بشتافتی

جوان را چو شد سال برسی و هفت

نه بر آرزو یافت گیتی برفت

همی‌بود همواره با من درشت

برآشفت و یکباره بنمود پشت

برفت و غم و رنجش ایدر بماند

دل و دیدهٔ من به خون درنشاند

کنون او سوی روشنایی رسید

پدر را همی جای خواهد گزید

برآمد چنین روزگار دراز

کزان همرهان کس نگشتند باز

همانا مرا چشم دارد همی

ز دیر آمدن خشم دارد همی

ورا سال سی بد مرا شصت و هفت

نپرسید زین پیر و تنها برفت

وی اندر شتاب و من اندر درنگ

ز کردارها تا چه آید به چنگ

روان تو دارنده روشن کناد

خرد پیش جان تو جوشن کناد

همی‌خواهم از کردگار جهان

ز روزی ده آشکار و نهان

که یکسر ببخشد گناه مرا

درخشان کند تیره گاه مرا



با صدای
دسته بندی ها
Self-Improvement
History
Education

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها