user
  • 9 months ago

  • 0

  • 01:12:30

اگرچه عرض هنر پیش یار بی‌ادبی‌ست ۰۶۴

رواق / Ravaq
0
Description

«««««می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۰۶۴

مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان


اگر چه عرض هنر پيش يار بی‌ادبی‌ست

زبان خموش وليکن دهان پر از عربی‌ست


پری نهفته رخ و ديو در کرشمه‌ی حسن

بسوخت ديده ز حيرت که اين چه بوالعجبی‌ست


در اين چمن گل بی‌خار کس (نمی‌چیند) نچيد آری

چراغ مصطفوی با شرار بولهبی‌ست


سبب مپرس که چرخ از چه سفله‌پرور شد

که کام‌بخشی او را بهانه بی‌سببی‌ست


به نيم جو نخرم طاق خانقاه و رباط

مرا که مصطبه ايوان و پای خم طنبی‌ست


جمال دختر رز نور چشم ماست مگر

که در نقاب زجاجی و پرده عنبی‌ست


(دوای درد خود اکنون از آن مفرح جوی

که در صراحی چینی و ساغر حلبی‌ست)


هزار عقل و ادب داشتم من ای خواجه

کنون که مست و خرابم صلاح بی‌ادبی‌ست

(هزار عقل و ادب داشتم من ای خواجه

کنون چو مست و خرابم صلای بی‌ادبی) مولانا


بيار می که چو حافظ هزارم (مدامم) استظهار

به گريه سحری و نياز نيم‌شبی‌ست



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Voice actors
Categories
Health & Fitness
Mental Health

Ages
Clean Content
Tags