همه چیز از زمانی شروع شد که فراگامو متوجه شد که خانوادهاش نمیتوانند یک جفت کفش سفید سنتی برای اولین عشای ربانیِ (نوعی سنت مسیحی) خواهرش بخرند. سالواتور که مصمم بود باید کفش را به هر نحوی تهیه کند، در سن 9 سالگی میخ، نخ و بوم سفید قرض گرفت و برای ساختن یک جفت کفش سفید برای خواهرش تلاش کرد. نتیجه چیزی جز معجزه نبود: خواهرش برای اولین عشای ربانی خود با پوشیدن یک جفت کفش دست ساز زیبا به بیرون رفت - اولین جفتِ چیزی که خیلی زود به میراث فراگامو تبدیل شد.
No comments!