ارتشای اتریش و انگلیس و اسپانیا مدام دارن مرزای فرانسه انقلابی رو تهدید میکنن. کشور که هنوز نتونسته روی آرامش به خودش ببینه جدا از مشکلای بیرونیای که داره درگیر کلی اختلاف داخلی هم شده. این اختلافا به حدی زیادن که مردا از اینکه بخوان عضو ارتش بشن میترسن؛ که نکنه موقعی که نیستن کسی بخواد به خانواده شون حمله کنه یا اینکه حتا گروهی از اشراف دوباره کنترل فرانسه رو دستشون بگیرن و عملن هر چیزی که تا الان به دست آوردن از دست بره. از طرف دیگه هر کسی خیلی راحت می تونه متهم به خیانت به انقلاب بشه و راحتتر از اون جونشو از دست بده. توی همچین شرایطی روزنامهنگار تندرو و پر قدرتی به اسم ژان پل مارا با نوشته های خودش به آتیش این شرایط مدام دامن میزنه...
مردمم وقتی این نوشته ها رو میخونن شروع میکنن به کشتن اعضای گارد سوییسی و روحانیون.
دوم سپتامبر ۱۷۹۲ خبر سقوط وِردِن تو پاریس پخش میشه. حالا نه فقط انقلاب که حتا استقلال فرانسه هم ممکنه از دست بره. هرچی تهدید بیرونی جدیتر میشه ماجراهای توی کشورم سرعت بیشتری به خودشون میگیرن!
مردم که از این شرایط وحشت کردن تحت تاثیر سخنرانیهای مارا، ژرژ دانتون و ماکسیمیلیان روبسپیر بدون اینکه منطق درست درمونی داشته باشن به همدیگه برچسب خیانت میزنن و آدم میکشن.
اوضاع وقتی بدتر میشه که یه دسته از شبه نظامیای فدره که تا الان کارشون حفظ امنیت پاریس بوده به چندتا گاری حامل کشیش حمله میکنن. گارد ملی داره کشیشای مرتجع رو دستگیر میکنه و همه رو میفرسته زندان که این دسته از فدرهها سر راه چندتا از همین گاریایی که دارن میرن زندان ابی سبز میشن و تمام کشیشا رو بیرون میارن و بعد دونهدونه شونو میکشن... بعد از این جنایت اونا که بیشتر از قبل به هیجان اومدن به سمت زندان کارمه میرن و تمام ۱۵۰تا کشیش زندانی اونجا رو هم میکشن!
دفعه اول بدون اینکه حس کنن باید به کسی جواب پس بدن آدم میکشن، اما این بار برای توجیه کارشون قبل از جنایت یه دادگاه نمایشی هم برگزار میکنن. اینطوری که قبل از کشتن چندتا سوالم ازشون می پرسن؛ واقعیت اینه که مهم نبوده کی چه جوابی به این سوالا میده چون حتا یه نفرم از این ماجرا جون سالم به در نمیبره. کشتن کشیشا انقدر زمان میبره که به شب میخورن، اما فِدِرهها که قرار نیست به این راحتی بیخیال شن آتیش روشن میکنن تا جدا از ادامۀ کار یه جورایی از این دیدن حرکت خودشون زیر نور آتیش نهایت لذتو هم ببرن!
پنج روز کشتار فقط توی پاریس حدود ۱۴۰۰ تا جنازه از خودش باقی میذاره. فرانسۀ بعد از انقلاب نه تنها به آرامش نرسیده، که به واسطه رهبرای خودش تبدیل به یه قتلگاه بزرگ شده؛ حالا همه چیز حسابی بهم ریخته و رسمن حکومت ترور و وحشت بپا شده... حکومتی که توی اون هیچ کسی در امان نیست!
#انقلاب #فرانسه #زاویه #لویی #جمهوری
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
No comments!