قسمتی ازمقاله خانم زهره روحی تحت عنوان ( داغ ننگ و گافمن ) ......📝🖋📚عادی سالاری و عادی سالارانجامعهای که افراد خود را به دو گروه «عادی» و «داغخورده» تقسیم کند، خصیصهای «عادی سالار» پیدا میکند. ضمن آنکه مستعد وسیعتر کردن قلمرو داغخوردگان نیز میگردد. از اینرو «داغ» میتواند هر آن چیزی باشد که با معیارهای مسلط جامعه به مثابه استانداردهای هنجارمند همخوانی نداشته باشد. گافمن از طریق نمونههای مثالی فراوانی که ارائه میدهد، فهرست بلند بالایی از انواع داغ ننگ، پیش روی مخاطب میگذارد: انواع معلولیتهای جسمانی، ذهنی، دارندگان مشکلات روحی ـ روانی، بیماریهای حاد جسمی (هموفیلی، دیابت،… )، مهاجران، طلاق گرفتهها، زشت رویان، همجنسگرایان، روسپیها، اقلیتهای مذهبی، نژادی و قومی، ورشکستگان مالی، متخلفین، مجرمین، فقرا، بیکاران، اقدام به خودکشی کردهها، معتادین، و….؛ هرچند که طنز قضیه در این است که با توجه به بحرانهای «داغ آفرینِ» اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی، بهداشتی و بالاخره اخلاقیِ جهان معاصری که زاده منافع سرمایهداریِ رشد یافته (نئولیبرالیستی) است، خصایص عادی و هنجارین، به توسط کثرت جمعیتهای بحرانزده و داغننگ یافته، به امری کمیاب بدل شده است؛ تا حدی که مرزهای بین داغخوردگی و عادی ـ معمولی را مخدوش ساخته است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.