شما با هزار و یک پادکست هستید. من مهدی احمدی در آخرین قسمت از گفت و گوی سه بخشی خود با دکتر علی فیروزآبادی استاد روانپزشکی دانشگاه شیراز به نقد روانکاوی خواهم نشست. آیا روانکاوی اشتباه هم می کند؟
چقدر با سبک روانکاو خود آشنا هستید؟ آیا روانکاو شما فرویدی است که ریشه روان رنجوری را در سرکوب جنسی می بیند؟ یا اینکه یونگی است که ریشه آن را عدم اتصال به مرکز اصلی روان و گم شدن تجربه معنوی انسان در دنیای مدرن می داند؟ و یا به آدلر اعتقاد دارد که ریشه رفتارها را در عقده های افراد می دانست؟ به اینکه تحقیر شده اند، قدشان زیادی بلند و یا کوتاه بوده است و یا اینکه فرزند آخر خانواده بوده اند؟ و یا فریتس پرل که معتقد بود میان آنچه حس می شود تا برآورده کردن آن مانع هایی در روان قرار دارد که باید با آگاه شدن به آنها، برداشته شوند؟
آیا تمام این سبکها به یک اندازه در بهبود حال بیماران مفیدند؟ آیا مجموعه چنین متنوع در مدلسازی و درمان را می توان یک علم نامید؟ یا به قول کارل پوپر روانکاوی علم نیست و یک شبه علم است که نمی تواند رخدادی را پیش بینی کند اما می تواند همه وقایع را پس بینی کرده و چنان توجیه کند که انگار از اول می دانسته است. در دیدگاه فروید او بنیانگذار یک علم جدید بود که هنوز ابزار علمی کافی برای خود نداشت. مدتی بعد به نظر یونگ فروید قدرت و مبارزه فکری و سیاسی را ورای واقعیات موجود علمی درباره لیبیدو قرار داده بود و به علم پشت کرده و از لیبیدو یک شعار برای مبارزه با وضع موجود ساخته بود. حال آنکه از چشم فروید این یونگ بود که به باورهای خرافی مسیحی خود بازگشته بود و دست ازعلم شسته بود. توافقی بر چیستی امر علمی وجود نداشت.
در این برنامه درباره موقعیت دشوار بیمار در میان نحله های متعدد روانکاوی با دکتر علی فیروزآبادی به گفت و گو نشستم که می شنوید.
No comments!