Description
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۴۲۱مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلندر سرای مغان رفته بود و آبزدهنشسته پير و صلایی به شيخ و شاب زدهسبوکشان همه در بندگيش بسته کمرولی ز ترک کله چتر بر سحاب زدهشعاع جام و قدح نور ماه پوشيدهعذار مغبچگان راه آفتاب زدهعروس بخت در آن حجله با هزاران نازشکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زدهز شور و عربدهی شاهدان شيرين کارشکر شکسته سمن ريخته رباب زدهسلام کردم و با من به روی خندان گفتکه ای خمارکش مفلس شرابزدهکه اين کند که تو کردی؟ به ضعف همت و رایز گنجخانه شده خيمه بر خراب زدهوصال دولت بيدار ترسمت ندهندکه خفتهای تو در آغوش بخت خوابزدهبيا به ميکده حافظ که بر تو عرضه کنمهزار صف ز دعاهای مستجابزدهSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations