در برنامهی گذشته، موسیقی اوائل قرون وسطی را بررسی کردیم و به چند نمونه از آثار آن دوره گوش دادیم. در این برنامه داستان موسیقی را از اواسط قرون وسطی پی میگیریم و میبینیم که چگونه موسیقی تکصدایی اوائل قرون وسطی به موسیقی پولیفونیک یا چندصدایی تبدیل میشود.
در برنامه قبل گفتیم که کلیسا موسیقی را وسیلهای مهم برای تعالی روحانی میدانست. به همین دلیل راهبهها مراسم و عبادات دینی را با آواز و به صورت گروهی برگزار میکردند. این آوازها تکصدایی یا به اصطلاح مونوفونیک بودند. موسیقی چندصدایی یا پولیفونیک به عنوان راهی برای غنیتر کردن مراسم مذهبی به وجود آمد.
اولین تجربههای موسیقی چندصدایی با تقسیم کردن خوانندگان به دو گروه شروع شد. هر دو گروه همزمان شروع به خواندن میکردند با این تفاوت که گروه دوم ملودی را از نتی دیگر میخواند. برای مثال، اگر گروه اول ملودی را از نت «دو» شروع میکرد، گروه دوم از چهار نت بالاتر، یعنی نت «فا» یا از پنج نت بالاتر، یعنی نت «سل» میخواند. به عبارت دیگر گروه دوم از فاصله چهارم یا پنجم گروه اول را همراهی میکرد. در این حالت همزمان به جای یک نت، دو نت شنیده میشد. با این روش، ملودی در آواز گروهی غنیتر و جذابتر میشد.
در قرون ۱۲ و ۱۳، موسیقی چندصدایی بر اساس تغییر ریتم یا تعداد گروهها انواع مختلفی پیدا کرد. مثلا در بعضی از آثار چندصدایی، گروه دوم با ریتمی آهستهتر یا تندتر گروه اول را همراهی میکرد. در بعضی دیگر، مثل آثار پیروتن (Pérotin)، آهنگساز قرن ۱۳، تعداد گروهها حتی به ۴ یا ۵ هم میرسید. با هم به نمونهی کوتاهی گوش میکنیم که در آن یک گروه متن را میخواند و گروه دیگر با سرعت آهستهتر گروه اول را همراهی میکند. این اثر ساختهی لیونن (Léonin) آهنگساز قرن دوازدهم میلادی است.
در شکل دیگری از موسیقی چندصدایی که در قرون ۱۵ میلادی رواج پیدا کرد، آهنگسازان از فواصل دیگری برای چندصدایی کردن گروهها استفاده کردند. برای مثال اگر گروه اول از نت «دو» شروع به خواندن میکرد، گروه دوم از چهار نت پایینتر، یعنی نت «سل» و گروه سوم از شش نت پایینتر، یعنی نت «می» بقیه را همراهی میکرد.
اثری که میشنویم از گیوم دو فِی (Guillaume Du Fay) آهنگساز فرانسوی قرن پانزدهم میلادی است.
در نمونههایی که شنیدیم، همهی خوانندگان متن را با هم از اول تا آخر میخواندند. مهمترین تفاوت دو نمونهای که قبلا شنیدیم، در تعداد گروهها و فواصل موسیقایی بود. اما علاوه بر این روش، آهنگسازان راههای دیگری هم در چندصدایی کردن آوازهای مذهبی آزمودند. مثلا در حالی که گروه اول تمام متن را میخواند، گروه دیگر تنها قسمت کوتاهی از همان متن را تا انتها مرتب تکرار میکرد. با هم به نمونهای از این نوع چند صدایی گوش میدهیم. اثری که میشنویم از گیوم دو ماشو (Guillaume De Machaut) آهنگساز و شاعر فرانسوی قرن 14 میلادی است.
یکی از متداولترین اشکال موسیقی چندصدایی به کَنُن (canon) معروف شد. در این شکل موسیقی، هر گروه با کمی تاخیر گروه قبل را همراهی میکرد. مثلا گروه اول شروع به خواندن میکرد و گروه دوم، سوم، و همینطور بقیهی گروهها ملودی را بعد از گروه قبل، کمی دیرتر، میخواندند. اثری که میشنویم از ژوسکن دِ پره (Josquin des Prez) آهنگساز فرانسوی قرن ۱۵ میلادی است.
خیلی از آهنگسازان در لحظههای اوج آثارشان از تکنیک کَنُن استفاده میکنند تا به آن لحظه قدرت و تأثیر عمیقتری بدهند. با اینکه این نوع آواز گروهی زیبایی و جذابیت مخصوص به خودش را دارد، بدون اشکال هم نیست. معمولا در کَنُن کلمات به وضوح شنیده نمیشوند چون خوانندگان در آن واحد قسمتهای مختلفی از متن را میخوانند. برای مثال هنگامی که گروه اول در حال خواندن انتهای متن است، گروه دوم قسمتهای میانی و گروه سوم ابتدای متن را میخواند. همانطور که در برنامهی بعد خواهیم دید، همین اشکال باعث شد که کلیسا در اواخر دورهی رنسانس استفاده از موسیقی چندصدایی را محدود کند.
در نمونهای که از ژوسکن دِ پره آهنگساز اواسط رنسانس با هم میشنویم، ۸ گروه خواننده قسمتهای مختلفی از متن را همزمان میخوانند. همانطور که خواهید شنید در این اثر تشخیص کلمات کار سادهای نیست.
موسیقی چندصدایی منحصر به کلیسا و موسیقی مذهبی نبود. موسیقی چندصدایی راه خودش را به موسیقی غیرمذهبی هم باز کرد. به خاطر دارید که موسیقی غیرمذهبی بر خلاف موسیقی کلیسایی به زبان محلی اجرا میشد و گاه ساز آن را همراهی میکرد.
این برنامه را با شنیدن اثری غیرمذهبی از ژوسکن دِ پره به اتمام میرسانیم. همانطور که در این قطعه میشنویم خوانندگان با استفاده از موسیقی چندصدایی با یکدیگر به نوعی سوال و جواب میکنند.
No comments!